بسمالله
خیلیوقت بود بحثش داغ شده بود. دلم میخواست بنویسم دربارهاش، به عنوان کسی که اندازه ارزنی فقه خوانده و لای کتابهای اصول گشته است. از همان ۱۴، ۱۵ سالگی که مسیرم به مدرسه معارف رسید تا همین امروز که مشغول اخذ مدرک سطح ۳ حوزه علمیه خواهران هستم.
قریب ۲۰ سالی میگذرد. البته نه خواندن این درسها ۲۰ سال طول بکشد. پشت هم نبوده، اما مرا از خواندن دروس معارفی غافل نکرده است؛ خیلی فکر کردم برای نوشتن، اما گمان بردم شاید میل شخصی و هوا و هوس در آن دخیل شدهاست.
*
تعدد زوجات یا همان چندهمسری، بحثِداغ این روزهاست. بحثی که با برنامه بدون توقف، عمومی شد، با اطلاعیه کارگاه چندهمسری، شعلهور شد و امید میرفت با انتشار نظر رهبری، حداقل تکلیف نیروهای مذهبی و حزباللهی مشخص بشود که نشده همچنان.
بحث فقهی، اجتماعی، روانشناسی و حقوقی.
اینکه این اتفاق، مزیت است، حق است، امکان است یا مانع؟
و در مقابلش، باید گارد گرفت، پذیرفت، دستها را بُرد بالا و یا بالاتر، خودمان برای این اتفاق آستین بالا بزنیم.
حرف رهبری، فصلالخطاب است برای من. اینکه حضرتآقا این امر را مباح غیرمستحب دانستهاند. یعنی فقط جواز است، و لاغیر. و وقتی میگویند غیرمستحب. یعنی جوازی است که حتی توصیه نشده از این جواز بهره بگیرید. در ادامه امامای، آن را با توجه به شرایط جامعه، جایز نمیدانند.
همه شبهاتی هم که درباره دفاع از چندهمسری، بیان میشود، قابل پاسخگویی است.
از اینکه اگر سنت است، چرا مانع میشوید؟
از آمار دختران مجرد جامعه!
از احساس دِین متمولین نسبت به آمار بالای دختران مجرد،
از.
یادمان باشد که امامای فرمودند مباح غیرمستحب که با توجه به شرایط امروز نظرشان نسبت به این امر، خوشبینانه نیست.
والسلام علی من اتبع الهدی
پ.ن: یعنی توجیهاتشان درباره نظر رهبری، زیر سوال بردن سایت رسمی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری و برداشتهایشان، خیلی خندهدار است. خیلی!
ادعای ولایتپذیری میکنند و هی صغری و کبری میبافند!
درباره این سایت